زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

ابواسحاق‌ ابراهیم‌ بن‌ احمد خواص





اِبْراهیم‌ِ خَوّاص‌، ابو اسحاق‌ ابراهیم‌ بن‌ احمد بن‌ اسماعیل‌ (د ۲۹۱ق‌/۹۰۴م‌)، یکی‌ از مشایخ‌ صوفیه ‌ و از اقران‌ جنید و نوری می‌باشد‌.


۱ - معرفی



اصل‌ وی‌ از سرّ من‌ رأی‌ ( سامرا )
بوده‌، ولی‌ در ری ‌ اقامت‌ داشته‌ است‌.
[۲] ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، ج۴، ص۱۰۲، صفة الصفوة، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.
برخی‌ زادگاه‌ او را بغداد دانسته‌ و گفته‌اند که‌ پدرش‌ از آمل ‌ به‌ بغداد آمده‌ بوده‌ است‌.
[۳] جامی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۳۷، نفحات‌ الانس‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ توحیدی‌ پور، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.
[۴] نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۶۹، دارالفکر.


۲ - وجه شهرت به خواص



گفته‌اند که‌ شهرت‌ ابراهیم‌ به‌ خواص‌ (از خوص ‌ به‌ معنی‌ برگ‌ خرما ) از این‌ روی‌ بوده‌ که‌ وی‌ با بافتن‌ و فروش‌ آن‌ زندگی‌ می‌گذرانده‌ است‌. خوّاص‌ غالب‌ اوقات‌ را در سفر می‌گذرانید، ولی‌ سرانجام‌ در ری‌ اقامت‌ گزید.

۳ - وفات



وی در مسجد جامع‌ ری وفات‌ یافت‌. یوسف‌ بن‌ حسین‌ رازی‌ (از عرفای‌ آن‌ عصر) امر تغسیل‌ او را عهده‌دار شد
[۵] ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، ج۴، ص۱۰۲، صفة الصفوة، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.
و او را زیر حصار طبرک‌ به‌ خاک‌ سپردند.
[۶] انصاری‌، خواجه‌ عبدالله‌، ج۱، ص۳۵۰، طبقات‌ الصوفیة، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
وفات‌ او را اکثر مؤلفان‌ در ۲۹۱ق‌ نوشته‌اند، و سال‌های‌ دیگری‌ که‌ در بعضی‌ از تذکره‌ها و طبقات‌ ذکر شده‌ با قول‌ اکثریت‌ مورخان‌ و مؤلفان‌ مخالف‌ است‌.

۴ - انقلاب باطنی ابراهیم خواص



وی‌ علاوه‌ بر جنید و نوری‌ چندی نیز با ابوعبدالله‌ مغربی ‌ مصاحبت‌ داشته‌ است‌. نسبت‌ او را درطریقت‌ به‌ سری‌سقطی‌ رسانده‌اند.
[۸] نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۶۹، دارالفکر.
درباره علت‌ تغییر حال‌ و انقلاب‌ باطنی‌ او نوشته‌اند که‌ روزگاری‌ با سعی‌ تمام‌ در پی‌ اکتساب‌ علوم‌ ظاهری‌ بود تا آنکه‌ وقتی‌ در گذرگاهی‌ به‌ سالکی‌ مجذوب‌ برخورد که‌ به‌ او گفت‌: «تا چند تن‌ و جان‌ خویش‌ در پی‌ تحصیل‌ علوم‌ ظاهری‌ رنجه‌ می‌داری‌؟ یک‌ چند به‌ اکتساب‌ معارف‌ بکوش‌ و طریق‌ سیر وسلوک‌ بپوی‌ تا به‌ بعضی‌ از مقامات‌ رسی‌ که‌ از حیطه تصویر و تقریر بیرون‌ است‌».
[۹] نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۷۰، دارالفکر.
از جمله مریدان‌ وی‌ ابوجعفر خلدی‌ یا جعفر بن‌ محمد خلدی ‌ و سیروانی‌ مهین ‌ بوده‌اند.
[۱۰] جامی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۳۶، نفحات‌ الانس‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ توحیدی‌ پور، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.


۵ - مقام توکل ابراهیم



خوّاص‌ از جمله مشایخی‌ بود که‌ در مقام‌ توکلسیر سلوک ‌ داشت‌
[۱۱] شعرانی‌، عبدالوهاب‌، ج۱، ص۹۷، طبقات‌ الکبری‌، بیروت‌، ۱۳۷۴ق‌.
[۱۲] عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۶۰۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
و در این‌ مقام‌ بادیه‌های‌ متعدد را بدون‌ زاد و توشه‌ در نوریده‌ بود، اما هرگز سوزن‌ و نخ‌ و ظرف‌ آب ‌ و مقراض‌ را از خود دور نمی‌داشت‌، زیرا همراه‌ داشتن‌ آنها را لازمه رعایت‌ احکامشریعت ‌ از سوی‌ سالک‌ تلقی‌ می‌کرد و با خود داشتن‌ آنها را مغایر با توکل‌ نمی‌دانست‌.
[۱۳] ابن‌ ملقّن‌، حفص‌، ج۱، ص۱۷، طبقات‌ الاولیاء، به‌ کوشش‌ نورالدین‌ شرتیه‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.
در توکل‌ آنچنان‌ مقام‌ والایی‌ یافته‌ بود که‌ او را رئیس‌ المتوکلین‌ نیز گفته‌اند.
[۱۴] عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۵۹۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.


۶ - احتراز از سلاطین



وی‌ نیز همچون‌ بسیاری‌ از مشایخ‌ صوفیه‌ از خلفا و سلاطین‌ و اموال‌ آنان‌ احتراز می‌نمود: زنی‌ از زائل‌ شدن‌ صفای‌ قلب‌ خود نزد او شکایت‌ برد. او در پاسخ‌ گفت‌: آیا «شب‌ِ مشعل‌» را به‌ یاد می‌آوری‌؟ آن‌ زن‌ به‌ خاطر آورد که‌ وقتی‌ مشغول‌ رشتن‌ نخ‌ بوده‌، مشعل‌ سلطان‌ از آن‌جا عبور کرده‌ و او در روشنایی‌ آن‌ مشعل‌ نخی‌ رشته‌ و آن‌ نخ‌ را در بافتن‌ لباسی‌ به‌ کار برده‌، سپس‌ آن‌ لباس‌ را به‌ تن‌ کرده‌ است‌. پس‌ چون‌ آن‌ لباس‌ را به‌ اشاره خوّاص‌ از تن‌ برون‌ کرد و آن‌ را صدقه ‌ داد، صفای‌ قلب‌ خویش‌ بازیافت‌.
[۱۵] نبهانی‌، یوسف‌، ج۱، ص۲۳۴، جامع‌ کرامات‌ الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۲۹ق‌.


۷ - تألیفات



خواص‌ «صاحب‌ تصنیف‌ در معاملات‌ و حقایق‌» بوده‌ است‌.
[۱۶] عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۵۹۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
[۱۷] هجویری‌، علی‌، ج۱، ص۱۹۳، کشف‌ المحجوب‌، به‌ کوشش‌ و آ ژوکوفسکی‌، لنینگراد، ۱۹۲۶م‌.
خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌ گوید که‌ کتاب‌ «اعتقاد» او را دیده‌ است‌،
[۱۸] انصاری‌، خواجه‌ عبدالله‌، ج۱، ص‌ ۳۴۸، طبقات‌ الصوفیة، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
و اشعاری‌ نیز از او نقل‌ کرده‌اند.
[۱۹] ابن‌ ملقّن‌، حفص‌، ج۱، ص۱۹-۲۰، طبقات‌ الاولیاء، به‌ کوشش‌ نورالدین‌ شرتیه‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.
کلابادی
[۲۰] کلابادی‌، محمد، ج۱، ص‌ ۳۰-۳۱، التعرف‌ لمذهب‌ اهل‌ التصوف‌، به‌ کوشش‌ عبدالحلیم‌ محمود، قاهره‌، ۱۳۸۰ق‌.
او را در ردیف‌ جنید بغدادی ‌ و احمد بن‌ عیسی‌ خرّاز در زمره کسانی‌ که‌ سبب‌ انتشار علوم‌ اشارات‌ در تصوف ‌ شده‌اند، نام‌ می‌برد. از تصانیف‌ او امروز چیزی‌ در دسترس‌ نیست‌، و تنها از طریق‌ آثار مؤلفین‌ نخستین‌ صوفیه ‌ سخنانی‌ پراکنده‌ از او به‌ ما رسیده‌ است‌.

۸ - برخی از سخنان ایشان



در میان‌ سخنان‌ او تأکید بر لزوم‌ رعایت‌ شریعت ‌، فراوان‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، تا آن‌جا که‌ بر اساس‌ آنچه‌ که‌ از هاتفی‌ شنیده‌ است‌ هر معرفتی‌ که‌ همراه‌ با شریعت‌ نباشد در نظر او کفر است‌.
[۲۱] منتخب‌ رونق‌ المجالس‌، به‌ کوشش‌ احمدعلی‌ رجائی‌، ج۱، ص۱۱۹، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌.
سخن‌ او در وصف‌ خُلّت‌ و محبت‌ به‌ غایت‌ لطیف‌ است‌. در تعریفی‌ که‌ او از محبت‌ به‌ دست‌ می‌دهد و جوهره اصلی‌ آن‌ را «محو ارادات‌ و احتراق‌ جمله صفت‌ بشریت‌ و حاجات‌» می‌گوید در حقیقت‌ معنای‌ «فنا» را در قالب‌ «محبت‌» بیان‌ می‌کند.
[۲۲] عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۶۰۸، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
در باب‌ توحید ، معرفت ‌ و اهمیت‌ جایگاه‌ قلب ‌ آدمی‌ نیز سخنان‌ نغزی‌ از او نقل‌ شده‌ است‌.

۹ - کرامت منسوب به ایشان



در آثار مؤلفین‌ نخستین‌ صوفیه‌ کرامات ‌ بسیاری‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌: گفته‌اند که‌ او از جمله کسانی‌ است‌ که‌ خضر پیامبر علیه‌السلام را مکرر ملاقات‌ کرده‌ و با آن‌ حضرت‌ مدتی‌ مصاحبت‌ نموده‌ است‌.

۱۰ - فهرست منابع



(۱) ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، صفة الصفوة، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.
(۲) ابن‌ ملقّن‌، حفص‌، طبقات‌ الاولیاء، به‌ کوشش‌ نورالدین‌ شرتیه‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.
(۳) انصاری‌، خواجه‌ عبدالله‌، طبقات‌ الصوفیة، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
(۴) جامی‌، عبدالرحمان‌، نفحات‌ الانس‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ توحیدی‌ پور، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.
(۵) خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، بیروت‌، دارالکتب‌ العربیة.
(۶) شعرانی‌، عبدالوهاب‌، طبقات‌ الکبری‌، بیروت‌، ۱۳۷۴ق‌.
(۷) عطار، فریدالدین‌، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
(۸) قشیری‌، ابوالقاسم‌، الرسالة القشیریة، قاهره‌، ۱۳۵۹ق‌.
(۹) کلابادی‌، محمد، التعرف‌ لمذهب‌ اهل‌ التصوف‌، به‌ کوشش‌ عبدالحلیم‌ محمود، قاهره‌، ۱۳۸۰ق‌.
(۱۰) منتخب‌ رونق‌ المجالس‌، به‌ کوشش‌ احمدعلی‌ رجائی‌، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌.
(۱۱) نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، دارالفکر.
(۱۲) نبهانی‌، یوسف‌، جامع‌ کرامات‌ الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۲۹ق‌.
(۱۳) هجویری‌، علی‌، کشف‌ المحجوب‌، به‌ کوشش‌ و آ ژوکوفسکی‌، لنینگراد، ۱۹۲۶م‌.

۱۱ - پانویس


 
۱. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۶، ص۷، تاریخ‌ بغداد، بیروت‌، دارالکتب‌ العربیة.    
۲. ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، ج۴، ص۱۰۲، صفة الصفوة، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.
۳. جامی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۳۷، نفحات‌ الانس‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ توحیدی‌ پور، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.
۴. نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۶۹، دارالفکر.
۵. ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، ج۴، ص۱۰۲، صفة الصفوة، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.
۶. انصاری‌، خواجه‌ عبدالله‌، ج۱، ص۳۵۰، طبقات‌ الصوفیة، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
۷. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۶، ص۷-۱۰، تاریخ‌ بغداد، بیروت‌، دارالکتب‌ العربیة.    
۸. نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۶۹، دارالفکر.
۹. نامه دانشوران‌ ناصری‌، قم‌، ج۶، ص۳۷۰، دارالفکر.
۱۰. جامی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۳۶، نفحات‌ الانس‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ توحیدی‌ پور، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.
۱۱. شعرانی‌، عبدالوهاب‌، ج۱، ص۹۷، طبقات‌ الکبری‌، بیروت‌، ۱۳۷۴ق‌.
۱۲. عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۶۰۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
۱۳. ابن‌ ملقّن‌، حفص‌، ج۱، ص۱۷، طبقات‌ الاولیاء، به‌ کوشش‌ نورالدین‌ شرتیه‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.
۱۴. عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۵۹۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
۱۵. نبهانی‌، یوسف‌، ج۱، ص۲۳۴، جامع‌ کرامات‌ الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۲۹ق‌.
۱۶. عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۵۹۹، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
۱۷. هجویری‌، علی‌، ج۱، ص۱۹۳، کشف‌ المحجوب‌، به‌ کوشش‌ و آ ژوکوفسکی‌، لنینگراد، ۱۹۲۶م‌.
۱۸. انصاری‌، خواجه‌ عبدالله‌، ج۱، ص‌ ۳۴۸، طبقات‌ الصوفیة، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
۱۹. ابن‌ ملقّن‌، حفص‌، ج۱، ص۱۹-۲۰، طبقات‌ الاولیاء، به‌ کوشش‌ نورالدین‌ شرتیه‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.
۲۰. کلابادی‌، محمد، ج۱، ص‌ ۳۰-۳۱، التعرف‌ لمذهب‌ اهل‌ التصوف‌، به‌ کوشش‌ عبدالحلیم‌ محمود، قاهره‌، ۱۳۸۰ق‌.
۲۱. منتخب‌ رونق‌ المجالس‌، به‌ کوشش‌ احمدعلی‌ رجائی‌، ج۱، ص۱۱۹، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌.
۲۲. عطار، فریدالدین‌، ج۱، ص۶۰۸، تذکرةالاولیاء، به‌کوشش‌ محمداستعلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.


۱۲ - منبع


حسین لاشیء، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم خواص».    


رده‌های این صفحه : تراجم | مشایخ صوفیه | مشایخ قرن سوم




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.